پنجه ى مریم، رُسته در شکاف صخره یى
این همه رنگ از کجا آورده اى تا بشکوفى؟
ساقه یى چنین از کجا آورده اى تا بر آن تاب خورى؟
– قطره قطره خون از سر صخره ها گرد آورده ام،
از گلبرگ هاى سرخ دستمالى بافته ام
و اکنون
آفتاب خرمن مى کنم…
شعر این همه رنگ از کجا آورده اى تا بشکوفى؟
نویسنده:یانیس ریتسوس
ارسال شده در ۱۳ خرداد ۱۳۹۹
کپی شد
لینک دوستان
اشتراک در
0 نظرات
از سراسر وب
مطالب مرتبط
برای شناخت تو زاده شدم،تا نام ترا فریاد کنم
۹ اسفند ۱۴۰۰
هرچه زمان می‌گذرد بیشتر رنگ می‌بازند،شناخته نمی‌شوند
۹ اسفند ۱۴۰۰
اما اگر خودش هم با او پایین کشیده می‌شد،چه؟
۹ اسفند ۱۴۰۰
صورتک های ملال‌آور مقوایی تباه شده از آفتاب
۹ اسفند ۱۴۰۰
دَری برای باز کردن نیست،پنجره‌ای برای دیدن نیست
۹ اسفند ۱۴۰۰
جهان سراپا فرو می ریزد،تنها نخواهی ماند
۸ اسفند ۱۴۰۰
خود بی‌خبرم،از این که چه می‌خوانم
۸ اسفند ۱۴۰۰
دسته بندی ها
- تناسب اندام36 نوشته
- آرایش و زیبایی15 نوشته
- ادبیات254 نوشته
- پوست و مو20 نوشته
- سینما92 نوشته
- تاریخ و اندیشه19 نوشته
- سلامت216 نوشته
- بارداری9 نوشته
- مد و لباس1 نوشته
- آموزش110 نوشته
- دانستنیها26 نوشته
- هنر16 نوشته
- سبک زندگی457 نوشته
- خانواده6 نوشته
- فال و طالع بینی2 نوشته
- فناوری68 نوشته
- متن17 نوشته
- رپورتاژ آگهی16 نوشته
دیدگاه ها