شارل وان لربرگ
-
ادبیات
در لابلای شب میلرزد،دریای ژرف،گنگ و قیرگون
در لابلای شب میلرزد، دریای ژرف، گنگ و قیرگون که نا گاه ماه در میانهاش میدرخشد. ماه از ژرفای دریا گلهای رنگ پریده، بلند و شکننده را که روی آب میآیند، میشکفند و نقش خود را درروشنایی نا بسودنیاش به تماشا مینشینند بسوی خود میکشد. با شکوفایی اسرار آمیز...
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
همه چیز هنوز درهم است و درهم میآمیزد
آغازین بامداد جهان است، همچون گلی آشفته، دمیده از شب، از نفسی نو برآمده از دریا، باغی آبی شکوفا میشود. همه چیز هنوز در هم است و در هم میآمیزد، جنبش برگها، آواز پرندگان، سُرِش بالها، چشمههایی که میجوشند، صدای بادها، صدای آبها نجوای سترگی که با این همه از جنس سکوت است. حوّای جوان و خدایی...
بیشتر بخوانید »