لابلای
-
ادبیات
در لابلای داستانی از گل های شب به بهای خستگی اسب ها9
در لابلای داستانی از گل های شب به بهای خستگی اسب ها انگار ، کسی به نام او بود که دهانی زیبا داشت پس از ساعت ها عشق بازی پشت تلفن میرفت و صدایش را میشست در گریبانش دکمهای بزرگ و گیسوان بلندی داشت آن هنگام که لیوان شراب را سر میکشید...
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
در لابلای شب میلرزد،دریای ژرف،گنگ و قیرگون
در لابلای شب میلرزد، دریای ژرف، گنگ و قیرگون که نا گاه ماه در میانهاش میدرخشد. ماه از ژرفای دریا گلهای رنگ پریده، بلند و شکننده را که روی آب میآیند، میشکفند و نقش خود را درروشنایی نا بسودنیاش به تماشا مینشینند بسوی خود میکشد. با شکوفایی اسرار آمیز...
بیشتر بخوانید »