کبوتر
-
ادبیات
روزی اگر ببینم آمده ای بسان کبوتری خسته از دیاران دوردست
روزی اگر ببینم آمده ای بسان کبوتری خسته از دیاران دوردست،یار با زیبایی بی پایانی در چشمهایت و بهاری در گیسوانت روزی اگر ببینم آمده ای با نسیمی خنک در لبخنده ات و دست هایی زیبا، به اندازه گذشته ها زیبا شکوفه می دهند تمام درهایی که کوفته ای روزی اگر ببینم آمده ای...
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
آری کبوتری تنها به کنار برج کهنه میرسد
شهری فریاد میزند: آری کبوتری تنها به کنار برج کهنه میرسد میگوید: نه. بهار، از تنهایی، زبانی دیگر دارد گل ساعت مرگ روزها و اطلسی ها را میگوید این آواز را چگونه به شهر رسانیم؟...
بیشتر بخوانید »