گاهی زود می‌رسم مثل وقتی که بدنیا آمدم گاهی اما خیلی دیر15

گاهی زود می‌رسم
مثل وقتی که بدنیا آمدم
گاهی اما خیلی دیر
مثل حالا که عاشق تو شدم دراین سن و سال
من همیشه برای شادی‌ها دیر می‌رسم
و همیشه برای بیچارگی‌ها زود
وآنوقت یا همه چیز به پایان رسیده است
و یا هیچ چیزی هنوز شروع نشده است

من درگامی از زندگی هستم
که بسیار زود است برای مردن
وبسیار دیر است برای عاشق شدن
من باز هم دیر کرده‌ام

مرا ببخش محبوب من
من بر لبه عشق هستم
اما مرگ به من نزدیکتر است

شعر گاهی زود می‌رسم مثل وقتی که بدنیا آمدم گاهی اما خیلی دیر

در ادامه بخوانید » کی مجبورمون کرده بود تو تاریکی راه بیفتیم؟

شاعر » عزیز نسین

ارسال شده در ۳۱ خرداد ۱۳۹۹
  • اشتراک گذاری :
  • 129

    لینک دوستان

    دیدگاه ها

    guest

    0 نظرات
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها

    از سراسر وب