لمس می کنی هرآنچه را که من لمس می کنم

پشت چیزهایی ساده پنهان می شوم که پیدایم کنی
اگر هم پیدایم نکنی، خود چیزها را پیدا می کنی
لمس می کنی هرآنچه را که من لمس می کنم
و چنین نقش دست هایمان با هم یکی می شود…
ماه بلند اوت در آشپزخانه می تابد
همچون ظرفی مسین
خانه خلوت را روشن می کند و سکوت خانه را به زانو در می آورد
همیشه سکوت زانو زده می ماند.
هر واژه گریزی ست
به دیداری معوق
واژه آن دم حقیقی ست که بر دیداری پای بفشارد

شعر لمس می کنی

هرآنچه را که من لمس می کنم

بیشتر بخوانید:می توان شنید سم ضربه های صور فلکی

نویسنده:یانیس ریتسوس

ارسال شده در ۱۳ خرداد ۱۳۹۹
  • اشتراک گذاری :
  • 19

    لینک دوستان

    دیدگاه ها

    guest

    0 نظرات
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها

    از سراسر وب