این پلنگ چه مغرور به نظر می رسد
چه کلاهی سرش گذاشته
با آن خالهای تنش
فکر می کند خیلی قشنگ است
حتماً از زندگی اش کاملاً راضی است
بیچاره پلنگ
نمی داند که من او را با مدادم روی کاغذ کشیده ام
و هر وقت بخواهم می توانم او را پاک کنم
اما وای
قبل از این که پاکنم را پیدا کنم
حس می کنم حالم دارد به هم می خورد
نکند یک نفر هم دارد مرا پاک می کند
شعر این پلنگ چه مغرور به نظر می رسد
در ادامه بخوانید » سراپا اگر زرد و پژمرده ایم ولى دل به پائیز نسپرده ایم
شاعر » شل سیلور استاین
ارسال شده در ۲۴ خرداد ۱۳۹۹
کپی شد
لینک دوستان
0 نظرات
از سراسر وب
مطالب مرتبط
آسمون‌خراشا آسمون‌ِ این خراب شده رو گرفتن!
۲۴ خرداد ۱۳۹۹
وقتی همسن تو بودم یه گاری تنهایی می‌کشیدم
۲۴ خرداد ۱۳۹۹
همیشه یه صدایی رو می‌شنوی
۲۴ خرداد ۱۳۹۹
شیب پلّه‌ها بیش‌تر نشده؟شهرا خیلی عوض شدن
۲۴ خرداد ۱۳۹۹
کی مجبورمون کرده بود تو تاریکی راه بیفتیم؟
۲۴ خرداد ۱۳۹۹
بهترین رمان های ماجراجویی جهان 11 رمان جالب
۲۶ فروردین ۱۴۰۱
درونم جانوری هست،چنگ می‌اندازد بر قلبم
۹ اسفند ۱۴۰۰
برای شناخت تو زاده شدم،تا نام ترا فریاد کنم
۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها