عشق، هدیه است
جاندار مجسّم
حادث میشود
تحمیلش نمیتوان کرد.
قلب را لبریز میکند.
با عقل فهمیده نمیشود
به چنگ نمیآید
مقدّریست که همه چیز را
دگرگون میسازد
عشق، هدیه است
تردترینُ گرانمندترین هر زندهگی
دوست داشتن
دوست داشته شدن
و از نو شناختن هر روز
عشق،هدیه است جاندار مجسّم حادث میشود
شاعر:مارگوت بیکل
مترجم:احمد شاملو
ارسال شده در ۹ خرداد ۱۳۹۹
کپی شد
لینک دوستان
0 نظرات
دیدگاه ها